عشق کوچولوی ماعشق کوچولوی ما، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره
عاشقانه های ماعاشقانه های ما، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

*امیر ماهان، ماه تابان زندگی ما*

*9 ماه بارداری در یک نگاه*

1393/8/14 23:30
نویسنده : مامان نسرین
268 بازدید
اشتراک گذاری

                                             

ماه اول: با اولین سونو با سن حاملگی 4 هفته (92/12/11) از حضورت در بطنم آگاه شدم و با بابایی غرق شادی شدیم.

ماه دوم: با دومین سونو با سن حاملگی 6 هفته و 3 روز (92/12/28) صدای تپش قلبت قشنگترین آهنگ زندگی منو بابایی شد.

ماه سوم: تو این ماه با سن حاملگی 12 هفته و 4 روز اولین برآمدگی روی شکمم پیدا شد و حضورتو بیشتر احساس کردم.

ماه چهارم: تو این ماه با سن حاملگی 16 هفته و 3 روز (93/03/07) دکتر جنسیتتو دختر تعیین کرد.

ماه پنجم: تو این ماه تونستم اولین ضربه هاتو احساس کنم و غرق شادی بشم.

ماه ششم: تو این ماه با سن حاملگی 22 هفته و 5 روز (93/04/20) تاسیانه منو شما رو آوردن و خیلی هم خوب برگزار شد.

ماه هفتم: تو این ماه ضربه هات حسابی محکم تر شد و بیشتر با هم ارتباط برقرار کردیم.

ماه هشتم: تو این ماه با سن حاملگی 31 هفته و 1 روز (93/06/17) فهمیدیم که عشق کوچولوی ما یه پسر جیگر طلاست.

ماه نهم: تو این ماه از سینه ام شیر اومد و حس عجیب مادری رو بیشتر احساس کردم. تو این ماه اسباب کشی کردیم, با سن حاملگی 33 هفته (93/06/30) و سیسمونیتو کامل چیدیم, با سن حاملگی 37 هفته و 3 روز (93/07/30). اسمتو انتخاب کردیم و حسابی منتظر اومدنت بودیم.

 

9 ماه و 9 روز بارداری تمام شد.

تمام تغییراتی که من تو این مدت داشتم:

totalgifs.com gravidas gif gif ccmpreg1c.gif                       totalgifs.com gravidas gif gif ccmpreg5c.gif              totalgifs.com gravidas gif gif ccmpreg2c.gif

*وزنم 13 کیلوگرم افزایش پیدا کرد. از 54 کیلوگرم به 67 کیلوگرم

* به دور شکمم 21 سانتی متر اضافه شد. از 81 سانتی متر به 102 سانتی متر

* سایز پاهام به اندازه 1 شماره اضافه شد.

* دستام کمی ورم کرد.

* صورت خیلی کم ورم کرد.

* روی شکمم لکه های ریز قهوی ای ایجاد شد و کمی پوستش تیره شد ولی پوستم هیچ ترکی نخورد.

* در کل همه گفتن خوشگلتر شدی و مثل یه باربی حامله شدی. 504.gif

فقط می تونم خدا رو شکر کنم که دوران خیلی خوبی واسمون رقم زد. ازش سلامتیتو می خوام و بی صبرانه منتظرم در آغوشت بگیرم.

                      ❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤                    

پسندها (1)

نظرات (3)

مینا
18 آبان 93 13:34
نسرین جون موقع زایمان خیلی واسه منم دعا کن... امیدوارم به سلامتی نی نیت بیاد تو بغلت... دوست داشتی رمزم بهم بده...
مامان نسرین
پاسخ
mamnun azizam. boro khosusi
مامان و بابایی
23 آبان 93 10:02
چرا سیسمونی رمز داره
مامان نسرین
پاسخ
azizam boro khosusi
مامان
24 آبان 93 7:56
نسرین جون سلام مبارک باشه عزیزم. گل پسرت بدنیا اومد بسلامتی. عزیز خاله است . بیا یه دونه عکس از گل پسرت بزار. انشاا... زیر سایه مامان و باباش بزرگ بشه.
مامان نسرین
پاسخ
مرسی عزیزم. چشممممممم حتماً در اولین فرصت